دكتر كريم مجتهدي در گفتوگو با خراسان، روز فلسفه را، روز آگاهي و بيداري ناميد و آن را راهكاري براي درست انديشيدن و در نتيجه، رسيدن به راهكارهاي بهتر براي رفع موانع پيشرفت و سعادت آدمي دانست.
** برخي بر اين باورند كه فلسفه، نقشي عيني و ملموس در زندگي روزمره انسانها ندارد. چقدر با اين عقيده موافق هستيد؟
ابتدا بايد از خود بپرسيم كه منظور از زندگي روزمره چيست؟ ما قرار است چه چيزي را به عنوان زندگي روزمره تلقي كنيم؟ اگر منظور همين امور روزانه و معمولي است كه هر انساني از صبح تا شام انجام ميدهد، شايد نتوان نقش فلسفه را به صورت مستقيم در آن مشاهده كرد و از اين لحاظ، ممكن است برخي بگويند كه فلسفه در زندگي روزمره ما، تأثيري ندارد. اما از سوي ديگر، اگر موضوع روزمرگي را كنار بگذاريم و به فلسفه، واقعبينانه نگاه كنيم، خواهيم ديد كه در تمام شئون زندگي ما، نقشي اساسي و محوري دارد. به ديگر سخن، اگر چه به ظاهر فلسفه از زندگي روزمره ما غايب است، اما هر آنچه كه با آن درگير هستيم، از اعتقادات فرهنگي تا عادات اجتماعي، غير مستقيم تحت نفوذ نگاه فلسفي ما به زندگي شكل ميگيرد. اگر تعليمات فلسفي در دانشگاههاي ما جدي گرفته نشود، تمام رشتههايي كه در مراكز آموزش عالي ما تدريس ميشود، از عمق و صلابت واقعي به دور خواهد بود. فلسفه در واقع تعمق در علوم و دانشهاست؛ ما را از سطحينگري، مصون نگه ميدارد.
بديهي است كه تأثير فلسفه در اين ساحت، مستقيم نيست، ولي اگر در آموزشهايي كه به دانشجويان و حتي دانشآموزانمان ميدهيم، اهميت توجه به فلسفه را از ياد ببريم، نهاد تعليم و تربيت ما با مشكلات جدي روبهرو خواهد شد. شايد نبايد مطلب را اينگونه براي خوانندگان روزنامه شما تشريح كنم، اما براي درك بهتر اين موضوع بايد بگويم كه توجه نكردن به فلسفه در آموزش علوم مختلف، از جمله پزشكي و مهندسي و در مقابل، اهتمام صِرْف به فراگيري دادههاي مطلق علمي، عملاً دانشآموختگان ما را در معرض خطر بزرگي قرار ميدهد و آن اين است كه فيالمثل، برخي پزشكان ما مبدل به تاجر ميشوند يا بعضي مهندسان ما، بساز و بفروش از آب در ميآيند؛ يعني فقط به دنبال استفاده مادي از آموزشهايي هستند كه در دانشگاه فرا گرفتهاند. ريشه بروز چنين معضلاتي، بدفهمي و ناآشنايي با بنيانهاي اخلاقي و تربيتي است كه فقدان اينها هم، ريشه در بي توجهي به فلسفه در علوم مختلف دارد. اين موضوع بدفهمي، متأسفانه در فرهنگ ما هم رسوخ پيدا كرده است.
اگر امروز شاهد معضلات زيستمحيطي هستيم و مشاهده ميكنيم كه خطر بزرگي مانند آلودگي هوا، سلامت شهروندان را تهديد ميكند، ريشه معضل را بايد در بي توجهي به فلسفه و در نظر نگرفتن عمق و اهميت مباحث فلسفي در جامعه جستوجو كنيم. همه ما وقتي از علم و دانش صحبت ميكنيم، ميگوييم كه علم خوب است، بله! خوب است، ولي علمي كه فقط كميت را شامل و از كيفيت و عمق آن صرف نظر شود، بيش از آنكه راحتي به بار بياورد، دردسر درست ميكند. بنابراين، به اعتقاد من، اينكه بگوييم فلسفه در زندگي روزمره ما نقشي ايفا نميكند، يك سوءتفاهم است.
** امروز، روز جهاني فلسفه است. به نظر شما، فلسفه نام گذاري يك روز به عنوان «روز جهاني فلسفه» چيست؟
روز فلسفه الزاماً روز طرح مسائل معلمان فلسفه نيست. قرار نيست در اين روز، ما معلمان فلسفه بنشينيم و درباره مشكلات معيشتي و اجتماعي خودمان صحبت كنيم. روز فلسفه، روزي است كه ما بايد به «حي بن يقظان» توجه كنيم؛ تمثيلي ظريف و پرمعنا كه شيخالرئيس بوعلي سينا، هزار سال قبل آن را در قالب نوشتهاي نه چندان بلند، به دوستداران فلسفه عرضه كرده و شاگرد برجسته او، ابوعبيد جوزجاني، آن را با استادي تمام به فارسي ترجمه كرده است. تمثيل «حي بن يقظان»، به معناي «زنده بيدار» است و در متن بوعلي، سالمندي است كه آگاهي و بيداري، او را جوان نگه ميدارد.
منبع: روزنامه خراسان، 1397.8.30
گروه اطلاع رساني**2002**
